
خداحافظ تموم شدن نفسهام
دیگه حسی نمونده غیر نفرت
امیدم جاشو می سپاره به حسرت
شروع گریه هاي هر شب من
مصادف شد با حس بی تو موندن
چقدر سخته از این خونه جدا شم
یا اینکه باز به عشقی مبتلا شم
چقدر تنهایی با من همصدا شد
که دستام از توو دست تو جدا شد
دیگه حسی نمونده غیر نفرت
امیدم جاشو می سپاره به حسرت
شروع گریه هاي هر شب من
مصادف شد با حس بی تو موندن
چقدر سخته از این خونه جدا شم
یا اینکه باز به عشقی مبتلا شم
چقدر تنهایی با من همصدا شد
که دستام از توو دست تو جدا شد





با رفتن او
حسرت ديدار به جا ماند
يك قلب ترك خورده
يك قلب ترك خورده
تبدار به جا ماند
در قالب يخ بسته
در قالب يخ بسته
احساس درونم
يك درد دل ساده
يك درد دل ساده
و بيمار به جا ماند
نظرات شما عزیزان:
Tags: